آنجل هوت بیگاس توسط مامور امنیتی در راه پله مرکز خرید مذاکره می کند و هیجان او را آشکار می کند. او مشتاقانه الاغ گرد خود را پیشنهاد می کند و مشتاقانه نفوذ ضخیم و بدون کاور او را می گیرد. تبادل بدنی آنها به طور عمومی آشکار می شود و توسط یک فضول اسیر می شود.